تعریف ، اقسام و شرایط وقف
تعریف وقف : نگه داشتن و حبس کردن عین مال و جلوگیری از انتقال آن به دیگری، به وسیله یکی از عقود؛ مانند بیع، صلح، هبه و قرار دادن منافع آن در جهتی که واقف آن را مشخص کرده است.
وقف فضیلت و ثواب زیادی دارد. امام صادق(ع) میفرمایند:
خَیْرُ مَا یُخَلِّفُهُ الرَّجُلُ بَعْدَهُ ثَلَاثَةٌ وَلَدٌ بَارٌّ یَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ سُنَّةُ خَیْرٍ یُقْتَدَى بِهِ فِیهَا وَ صَدَقَةٌ تَجْرِی مِنْ بَعْدِهِ.[1]
بهترین چیزى که انسان از خود به یادگار می گذارد، سه چیز است: فرزند نیکوکارى که براى او استغفار کند، روش و سنت خوبىکه مردم از او پیروى کنند، صدقه جاریه ای [2]که پس از مرگش جریان داشته باشد.
اقسام وقف (به اعتبار موقوف علیه) :
۱. وقف خاص: استفاده کنندگان از موقوفه، اشخاص، اقشار یا گروه خاصیاند؛ مثل وقف چیزی برای امام جماعت مسجد یا دانشجویان یک دانشگاه.
۲. وقف عام: استفاده کنندگان از آن مال، شخص یا گروه خاصّی نیستند، بلکه وقف بر جهت و مصلحت عموم، مانند مساجد، پلها و کاروانسراها، یا بر عنوان عام، مانند فقرا و ایتام است.
شرایط وقف:
۱. شرایط واقف (وقف کننده):
از شرایط واقف، بلوغ، عقل، قصد، اختیار و عدم حجر است.
مثال: اگر واقف اکراه بر وقف شده باشد، تا زمانی که اجازهی او به آن ملحق نشود، وقف صحیح نیست. حتی با اجازهی بعدی او هم، بنا بر احتیاط واجب، وقف صحیح نیست.
مسئله
لازم نیست واقف مسلمان باشد.
۲. شرایط مال وقفشده:
- از اعیان باشد. (نه از منافع یا دیون)
- در ملکیت وقفکننده باشد.
- دارای منفعت حلال باشد. (برخلاف آلات قمار)
- منفعت آن، متعلق حق غیر که مانع از تصرف است، نباشد. بنابراین واقف نمیتواند ملکی را که رهن داده، وقف نماید.
- اصل مال، با استفاده از منافع آن، تمام نشده و به مقدار قابل توجهی باقی بماند. بنابراین وقف خوردنی و آشامیدنی، یا گُل برای بوییدن صحیح نیست.
- قابلیت ملکیت داشته باشد. بنابراین وقف شراب یا خوک صحیح نیست.
- قابل تحویل باشد. لذا وقف حیوان فراری که امکان تحویل آن نیست، صحیح نیست.
- برای منفعت حرام وقف نشده باشد. بنابراین وقف مکانی برای فروش شراب، یا برای استفادهی فِرَق ضالّه باطل است.
مسئله
مال موقوفه لازم نیست بالفعل قابلیت انتفاع داشته باشد، بلکه اگر در معرض انتفاع هم باشد کافی است؛ مانند وقف درختی که دو سال دیگر ثمر میدهد.
۳. شرایط موقوف علیهم (افرادی که مال برای آنان وقف شده)
- معین باشند. بنابراین وقف چیزی برای یکی از دو مسجد یا یکی از دو نفر، صحیح نیست.
- اگر وقف خاص است، در هنگام وقف، حداقل یک نفر از موقوفعلیهم موجود باشند.
- اگر وقف عام است، هنگام وقف، امکان موجود شدن موقوفعلیهم باشد.
- بنا بر احتیاط واجب، مرتد فطری یا کافر حربی نباشند.
۴. شرایط کلی وقف:
- انشاء وقف: در وقف نیت بهتنهایی کافی نیست، بلکه انشاء وقف نیز لازم است. فرقی نمیکند انشاء وقف با لفظ و صیغهی خاصی باشد یا هر فعلی که بر این معنا دلالت کند که به آن وقف معاطاتی گویند؛ مثلاً واقف زمینی را بهعنوان مسجد بسازد و در اختیار عموم گذارد و گروهی هم در آن نماز بخوانند یا پلی برای عابرین بسازد و بعضی هم با اجازهی واقف از آن عبور کنند، در تحقق وقف کافی است.
- صیغهی وقف لازم نیست عربی باشد و هر لفظی که دلالت بر انشاء وقف نماید، کافی است؛ مانند اینکه گفته شود «وَقَفتُ»، یعنی وقف کردم یا «جَعَلتُهُ مُوقُوفاً»، یعنی بهعنوان موقوفه قرار دادم یا «هذا وقفٌ»، یعنی این وقف است.
- وقف نباید موقّت و زماندار باشد؛ بلکه باید دائمی باشد.
- بنا بر احتیاط واجب، وقف باید قطعی باشد؛ یعنی معلّق و مشروط به شرطی نباشد.
- وقف باید برای دیگران باشد، نه برای خود واقف.
- وقف قصد قربت لازم ندارد.
- در وقف باید قبض صورت بگیرد. (در ادامه در مورد قبض مطالبی خواهد آمد.)
- اذن واقف در قبض، شرط است.
- در وقف عام و بهخصوص در وقف خاص، بنا بر احتیاط مستحب، قبول از طرف موقوفعلیهم لازم است. در وقف عام قبول بر عهدهی حاکم یا نماینده او است.
- در وقف مسجد، علاوه بر شروط ذکرشده، قصد عنوان مسجد نیز نیاز است. بنابراین اگر مکانی صرفاً برای عبادت و نماز مسلمانان وقف شود، وقف صحیح است. لکن مسجد محسوب نمیشود.
مسئله
واقف هنگام وقف میتواند شرط کند که هر زمان نیازمند شد، وقف به او برگردد که در این صورت، اگر واقف بمیرد و قبل از مرگ محتاج شده باشد، بهعنوان ارث محسوب میشود و اگر محتاج نبوده است، به حالت وقف باقی میماند.
قبض در وقف
۱. وقف خاص:
هر کدام از طبقهی موجودی که وقف برای آنان صورت گرفته، اگر مال موقوف را تحویل بگیرد، وقف نسبت به این شخص تحقّق یافته است و کسانی که تحویل نگرفتهاند، وقف در مورد آنان تحقّق نیافته است.
۲. وقف عام:
الف) عناوین کلیه (فقراء، ایتام و...):
اگر یکی از این افراد (فقراء، ایتام و...) مال وقفی را قبض کند و مستولی بر عین مال شود، کافی است.
ب) جهات عامه (مسجد، پل و...):
در این حالت، قیّم و متولی تعیینشده توسط واقف (که در حین وقف تعیین کرده است) باید قبض کند و اگر این دو نبودند، حاکم شرع باید قبض نماید؛ هرچند در مورد مسجد و مقبره، با خواندن یک نماز یا دفن یک میّت با اذن واقف قبض محقق میشود.
مسئله
۱. اگر واقف، ولیّ شرعی افرادی باشد که مال برای آنان وقف شده است، در این صورت صحت وقف متوقف به قبض جدیدی نیست. البته باید قصد قبض از جانب مولّیعلیه را داشته باشد.
۲. در قبض و تحویل گرفتن موقوفه، فوریت لازم نیست.
۳. اگر واقف قبل از قبض طرف مقابل بمیرد، وقف محقق نمیشود و مال موقوفه بهعنوان ارث، به ورثه میرسد.
پی نوشت ها:
منبع مطلب : برگرفته از دروس "پنجاهوهفتم و پنجاهوهشتم و پنجاهونهم و شصت" از جلد دوم «رسالهی آموزشی» احکام و مسائل شرعی است که مطابق با فتاوای حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای مدظلهالعالی تهیه، تنظیم و منتشر شده است.