پایداری و پیوستگی؛ ملاک برتری وقف
سرشت کمال جوی آدمی همان گونه که به خود کمال گرایش داشته و آن را دوست دارد، خواهان ماندگاری آن نیز می باشد. جاودانگی از مهم ترین آرزوهای بشر است که ریشه در همین امر فطری دارد؛ هم از این رو ماندگاری از مهم ترین معیارهای ارزشگذاری نزد همه آحاد بشر است تا آنجا که آدمی وقتی در معرض انتخاب چیزی در بین امور متعدد قرار می گیرد، به میزان ماندگاری آنها توجه می کند و در صورت برابری آن امور در معیارهای دیگر ارزشمندی، چیزی را بر می گزیند که ماندگارتر است. بیشک آنکه انسان را بر این ویژگی سرشته و سرشت او را سرشت الهی خوانده است، پذیرای این معیار بوده و بر آن صحه می گذارد. خداوند تعالی در قرآن کریم به این حقیقت تصریح کرده، می فرماید:
الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا ۖ وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ أَمَلًا [1] مال و فرزندان، زینت زندگى دنیایند و کارهاى ماندگار شایسته، نزد پروردگارت پاداشى بهتر دارند و امید داشتن به آنها نیکوتر است. |
حکم خداوند تعالی به بهتر بودن مال و فرزندان، زیور زندگی دنیا است و کارهای ماندگار شایسته، پاداش و امید بهتری نزد پروردگارت دارند.
کارهای ماندگار شایسته گویای آن است که ماندگاری، معیاری برای ارزندگی است و مظاهر دنیا همچون مال و فرزند به علت ناماندگاری، ارزش آن را ندارند که انگیزه انسان برای زندگی شوند. البته ماندگاری تنها معیار حسن عمل نیست، بلکه ماندنی های شایسته است که از زینت های ناماندگار دنیا بهتر است؛ زینت های دنیا اگرچه نیکو هستند؛ ولی در برابر شایسته های آخرت، رنگ می بازند و این به علت ماندگاری اموری است که خداوند آنها را باقیات صالحات نامیده است. اکنون می توان به علت و دلیل برتری وقف از سایر بخشایش های مالی پی برد. وقف، احسانی پیوسته است که با مرگ واقف هم پایان نمی پذیرد، اگر در سایر انفاق ها، آغاز احسان، قرین پایان آن است؛ ولی آغاز وقف، آغاز احسانی پایدار و پیوسته است. پیوستگی منافع هم، آثار این صدقه را پایدار می سازد؛ از این رو تا وقتی مال وقف شده باقی مانده و از آن بهره برداری می شود، آثار آن نیز پابرجا است؛ اگر صدقاتی که برای مصرف روزانه فقرا داده می شود آثار نیکی در پی داشته باشد، وقف مال برای گذران زندگی ایشان، همان آثار را به صورت پیوسته و همیشگی به دنبال خواهد داشت و هر بار که دیگران از این منافع بهرهمند شوند، پاداش این نیکی نصیب واقف خواهد شد. این آثار با مرگ واقف نیز، پایان نمی پذیرد و پیوسته نصیب او می شود؛ چنانکه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
إِذَا مَاتَ اَلْمُؤْمِنُ اِنْقَطَعَ عَمَلُهُ إِلاَّ مِنْ ثَلاَثٍ صَدَقَةٍ جَارِیَةٍ أَوْ عِلْمٍ یُنْتَفَعُ بِهِ أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ یَدْعُو لَهُ [2] هنگامی که انسان می میرد، عمل او قطع می شود (دستش از عمل کوتاه می شود) مگر از سه چیز: صدقه جاری یا دانشی که از آن بهره برده شود با فرزند شایسته ای که برایش دعا کند. |
به نظر می رسد وقف را برای این صدقه نامیده اند که تفضل و احسانی در حق دیگران است و توصیف این صدقه به صفت جاریه هم از آن رو است که منافع آن به صورت پیوسته نصیب کسانی می شود که وقف برای آنها صورت گرفته است، پس اگر چه با مرگ، دست انسان از عمل کوتاه می شود و با پایان عمرش، عملش پایان می پذیرد؛ ولی نصیب او از وقفی که انجام داده پایان نمی پذیرد و گویی عمل او با مرگ او پایان نمی یابد. پیوستگی این عمل، آثار آن را نیز پیوسته می دارد؛ چنانکه امام صادق علیه السلام به هر سه پیوستگی، یعنی پیوستگی منافع، پیوستگی عمل پس از مرگ، و پیوستگی پاداش آن تصریح کرده، می فرماید:
لَیْسَ یَتْبَعُ اَلرَّجُلَ بَعْدَ مَوْتِهِ مِنَ اَلْأَجْرِ إِلاَّ ثَلاَثُ خِصَالٍ صَدَقَةٌ أَجْرَاهَا فِی حَیَاتِهِ فَهِیَ تَجْرِی بَعْدَ مَوْتِهِ وَ صَدَقَةٌ مَبْتُولَةٌ لاَ تُورَثُ أَوْ سُنَّةُ هُدًى یُعْمَلُ بِهَا بَعْدَهُ أَوْ وَلَدٌ صَالِحٌ یَسْتَغْفِرُ لَهُ [3] پس از مرگ، برای هیچ کس اجر و ثوابی نخواهد بود، مگر از سه چیز: ۱. صدقه ای که در حال حیات جاری ساخته و پس از مرگش تا روز قیامت جریان خواهد داشت، صدقه ای که وقفش ساخته است و به ارثش نیرند؛ ۲. رفتار هدایت بخشی که از خود به یادگار گذاشته هم خود به آن عمل می کرده و هم دیگری پس از وی به آن عمل می کند؛ 3. فرزند شایسته ای که برایش طلب مغفرت و آمرزش کند. |
جاری ساختن این صدقه در زندگی، حکایتی از پیوستگی نخست، یعنی پیوستگی منافع است که مصداقی جز وقف ندارد؛ زیرا صدقات دیگر اگرچه عطا می شوند ولی جریان ندارند، این وقف است که با پیوستگی منافعش، جریان پیدا می کند. جریان این صدقه پس از مرگ تا روز قیامت هم، تعبیری از پیوستگی دوم است، و سرانجام، ثبوت اجر و ثواب پس از مرگ، از پیوستگی سوم حکایت دارد.
پی نوشت ها :
[1] سوره کهف (۱۸): آیه 1.
[2] علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۲، ص ۲۲، ح 65.
[3] صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۱۵۱، ح 184.
منبع: وقف؛ سرمایه ماندگار، نویسنده: بهمن شریف زاده، معاونت فرهنگی اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه، ناشر: انتشارات اسوه، چاپ اول؛ بهمن 1387، ص 32-7.